۱۳ راهکار برای پیاده‌سازی موفق دولت ‌الکترونیکی

پیاده‌سازی دولت الکترونیکی یکی از طرح‌های اصلی دولتمردان ایرانی است که سال‌ها در دستور کاری کشور و دولت‌های مختلف بوده و دولت‌ها هر کدام به نوعی گوشه‌ای از آن را اجرا کرده‌اند یا سعی کرده‌اند با تدوین نقشه راهی برای آن قدمی در جهت اجرایی کردن آن بردارند. البته این فقط مختص دولت ایران نیست، کشورهای دیگر نیز که موفق به پیاده‌سازی دولت‌ الکترونیکی در زیرمجموعه خود شده‌اند همواره سعی می‌کنند با پیاده‌سازی برنامه‌ها و طرح‌هایی خود را به‌روز نگه دارند و خدمات‌رسانی را به مردم سریع‌تر پیش برند.

در تحقیقی به چگونگی نقشه راه ۲۰۲۰ اتحادیه اروپا برای پیاده‌سازی دولت‌ الکترونیکی پرداخته شده است . هدف نقشه راه EGovRTD2020 شناسایی مراحل لازم برای رسیدن به چشم‌انداز دولت ‌الکترونیکی در سال ۲۰۲۰ است که شامل تحقیق، توسعه و پیاده‌سازی می‌شود. در واقع دو ابزار اساسی تحقیق که برای پروژه eGovRTD2020 استفاده می‌شود، کارگاه‌ها و مشاوره‌های آنلاین هستند. کارگاه‌ها مخاطبان خاص و محدودتری را شامل می‌شوند و به‌ این ‌ترتیب در ایجاد خلاقیت بیشتر موثرترند؛ به کمک این دو ابزار است که EGovRTD2020 در نهایت پس از برگزاری کارگاه‌ها‌ و مشاوره‌های آنلاین و بررسی و ارزیابی پیشنهادها و مباحث، ۱۳ زمینه اصلی را برای تحقیق دولت ‌الکترونیکی تعریف می‌کند.

۱ـ اعتماد در دولت ‌الکترونیکی:
اعتماد از کلیدی‌ترین نکات در همه جنبه‌های دولت‌هاست که شامل دولت ‌الکترونیکی نیز می‌شود. تحقیق باید موقعیت‌ها را به‌ خوبی درک کند و بداند چه مکانیسم‌هایی باعث ایجاد اعتماد و حفظ آن در ارائه خدمات دولت می‌شود. همچنین باید شکل‌های گوناگون اعتماد را بسنجد؛ مثلاً اعتماد به دولت، اعتماد به ICT و غیره. سوالات کلیدی در این زمینه به این ترتیب است:
ـ اعتماد چیست و دقیقاً چگونه ایجاد می‌شود؟
ـ چگونه می‌توان میزان اعتماد را در دولت ‌الکترونیکی افزایش داد؟
ـ اعتماد بر بخش‌های مختلف دولت‌ الکترونیکی و در فرهنگ‌های مختلف چه تاثیراتی خواهد داشت؟

۲ـ خدمات عمومی که قابلیت همکاری فرهنگی و معنایی دارد:
جهانی‌‌سازی و جنبش‌های مردمی، جوامع را چندفرهنگی کرده‌اند. در واقع افزایش دسترسی به اینترنت و قابلیت‌های وب برای برقراری ارتباط و آموزش باید پلی بین تفاوت‌های فرهنگی و زبانی باشند. با این ‌حال این تفاوت‌های فرهنگی و زبانی همانند سدی در مقابل ارتباط بین کشورها عمل می‌کنند. در راستای آسان‌سازی همکاری بین سازمان‌های مختلف و کاربران متفاوت باید قابلیت همکاری فرهنگی و معنایی را در نظر گرفت. سوالات کلیدی تحقیق در این زمینه عبارت است از:
ـ چگونه هستی‌شناسی، معناشناسی و چنین رویکردهایی می‌توانند چالش‌های قابلیت‌ همکاری را حل کنند؟ آیا سیستم‌های انفورماتیک می‌توانند به‌ گونه‌ای طراحی شوند که قابلیت همکاری معنایی و فرهنگی را فراهم آورند؟
ـ چگونه می‌توان با وجود فرهنگ‌ها و زبان‌های مختلف، خدمات عمومی را به صورت یکپارچه ارائه داد؟

۳ـ کیفیت اطلاعات:
اطلاعات به‌موقع، دقیق، قابل‌ اعتماد و درخور که مربوط به نیازهای دولت‌ها، بازار و افراد باشد، از منابع بسیاری به دست می‌آید. تضمین کیفیت این اطلاعات در آینده از اهمیت بسیاری برخوردار است و البته به دلیل تنوع و گوناگونی اطلاعات (مثل منابع غیررسمی مانند وبلاگ‌ها)، دشوار و دشوارتر خواهد شد. سوالات کلیدی تحقیق در این زمینه را می‌توان به ترتیب زیر دانست:
ـ چه مکانیسم‌هایی برای یافتن، انتخاب، ارزیابی و تصدیق اطلاعات لازم است (به صورت اتوماتیک)؟ و چگونه می‌توان صحت اطلاعات را به صورت خودکار آزمود؟
ـ چگونه می‌توان نسبت به استفاده صحیح دولت از اطلاعات اطمینان یافت؟
ـ برای اطمینان از کیفیت و صحت اطلاعات از چه نوع چارچوبی می‌بایست استفاده کرد؟
ـ چگونه می‌توان اطلاعاتی با کیفیت بیشتر ایجاد کرد؟
ـ چگونه می‌توان از شبکه‌های اجتماعی برای تضمین کیفیت اطلاعات استفاده کرد؟

۴ـ ارزیابی ارزش سرمایه‌گذاری‌های دولت در بخش ICT:
امروز می‌بایست پس از سال‌ها سرمایه‌گذاری قابل ‌توجه از بودجه‌های عمومی، منافع بالقوه دولت دقیقاً نشان داده شود. هنوز چارچوب مناسب، روش‌ها، ابزارها و معیارهای نظارت و ارزیابی کافی برای میزان بهره‌وری وجود ندارد. علاوه بر اینها، امروز نیاز به درکی صحیح از ارزش دولت و ماهیت آن احساس می‌شود. سوالات کلیدی تحقیق در این مورد از این قرار است:
ـ کدام چارچوب‌ها، روش‌ها و معیارها برای نظارت و ارزیابی هزینه‌ها و منافع سرمایه‌گذاری‌های ICT لازمند؟
ـ کدام عوامل داخلی و خارجی بر ارزش دولت ‌الکترونیکی برای ذی‌نفعان مختلف تاثیر می‌گذارد؟

۵ـ مشارکت الکترونیکی، مشارکت شهروندان و فرآیندهای دموکراتیک:
مقامات منتخب و کارمندان دولت می‌بایست در برابر استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات پاسخگو باشند و آزاداندیشانه برخورد کنند. تصمیم‌گیری‌ها، برخوردها و فعالیت‌های مسئولان باید به‌ گونه‌ای باشد که اعتماد مردم، گروه‌ها و افراد را نسبت به خود تقویت کنند؛ بدین ‌ترتیب افرادی که تمایل به مشارکت در فرآیندها دارند، از دموکراتیک بودن رویکرد اطمینان می‌یابند و راحت‌تر دست به کار می‌شوند. سوالات کلیدی که می‌توان در این زمینه پرسید، بدین ترتیب هستند:
ـ ابعاد اجتماعی و تکنیکی مشارکت چه عواملی را دربر می‌گیرد و چه موانعی در مقابل مشارکت شهروندان قرار می‌گیرد؟
ـ چگونه می‌توان شهروندان را به صورت موثر در جریان تصمیم‌گیری‌های دولت قرار داد تا مشارکت بیشتری در فرآیندها داشته باشند؟
ـ چگونه می‌توان از سلامت گفتمان اطمینان حاصل کرد؟ و آیا با مطرح شدن مشارکت الکترونیکی، می‌بایست الگوهای دموکرات را تغییر داد؟

۶ـ مدیریت عملکرد:
بسیاری از پروژه‌های دولت‌ الکترونیکی با رویکرد تکنولوژی‌محور آغاز به کار می‌کنند. داشتن چنین روشی مثل موقعیتی است که در آن بودجه ایجاد شده باشد و بر اساس هزینه‌ها ارزیابی شود؛ در چنین موقعیتی هزینه‌ها بیشتر از اهداف خدمات عمومی در نظر گرفته می‌شوند. در هر دو مورد اگر صرفاً بر یک وجه تمرکز شود، مدیریت از مسیر اصلی منحرف شده است. مدیریت صحیح می‌بایست همه مسائل را هم‌ارز هم بررسی کند و به‌گونه‌ای نباشد که تمرکز بیش از حد بر یک وجه، باعث شود وجهی دیگر از دست برود. سوالات کلیدی در بحث مدیریت عملکرد بدین قرار هستند:
ـ نقص روش‌های نظارتی و رویکردهای امروز در زمینه بودجه‌ها و هزینه‌ها چیست و چگونه می‌توان موانع را تحلیل کرد؟
ـ چه تغییراتی را می‌توان در مدیریت عملکرد ایجاد کرد که منجر به برنامه‌های صحیح‌تر و مدیریت بهتر زمان، قوانین و ضوابط شود؟

۷ـ زیرساخت‌های اینترنتی برای دولت‌ الکترونیکی:
پلتفرم‌های دولت ‌الکترونیکی آینده، احتمالاً زیرساختی قابل‌اعتماد و کاربردی خواهد داشت که از سیستم‌ها و اپلیکیشن‌های موجود و قابل استفاده مجدد، بهره خواهد برد. در هر حال تحقق این امکان نیاز به تحقیق در حوزه‌های مختلف دارد. پرسش‌های اساسی تحقیق از این جمله‌اند:
ـ چه عناصر و موقعیت‌هایی برای ایجاد زیرساخت اینترنتی مناسب، لازم است؟
ـ محصولات اصلی صنعت فناوری (استانداردها، خدمات وب و غیره) برای دولت ‌الکترونیکی چیست و چگونه می‌توان همکاری بین سطوح مختلف دولت را در این زمینه آسان‌تر کرد؟

slide_egov2

۸ـ هستی‌شناسی و مدیریت دانش و اطلاعات هوشمند:
دولت‌ها در حال حاضر با میزان زیادی از اطلاعات، قابلیت‌های در حال ظهور ICT و کمبود اطلاعات در زمینه‌های تخصص انسانی و مهارت‌های مدیریتی دست‌ و پنجه نرم می‌کنند. هستی‌شناسی و مدیریت دانش امکاناتی فراهم می‌آورد (مثل جست‌وجو، بازیابی، تجسم، استخراج متون مناسب، و استدلال هوشمند) و این وعده را می‌دهد که برای رسیدن به اقتصاد مناسب و کیفیت خوب اطلاعات، مدیریت دانش و فرآیندهای تنظیمات در دولت ‌الکترونیکی پشتیبانی شوند.
ـ چگونه هستی‌شناسی و مدیریت دانش (مثل تحقیق، بازیابی، استخراج متن و استدلال هوشمندانه) می‌توانند در کیفیت اطلاعات و اقتصاد اثرگذار باشند و فرآیندهای مدیریتی در دولت‌ الکترونیکی را پشتیبانی کنند؟
ـ چگونه می‌توان اطلاعات ارزشمند را استخراج و از منابع استفاده کرد؟
ـ چگونه ابزارهای مدیریت و مفاهیم موجود در دولت ‌الکترونیکی بر دولت‌ها، بازار و اقتصاد تاثیر می‌گذارند؟

۹ـ اداره روابط بخش خصوصی ـ دولتی و مدنی:
عملکردهای دولتی و خدمات عمومی هر روز بیشتر از روز قبل نقش‌های مهم را در بخش خصوصی یا سازمان‌های مدنی با یکدیگر متحد می‌کنند. این نقش‌ها طیف بسیار متنوعی دارند؛ از مشاوره گرفته تا همکاری. در این زمینه اصول کافی و چارچوب مشخص که زمینه مناسبی را برای همکاری ایجاد کند، وجود ندارد. در صورتی که این اصول وجود داشته باشند، تنظیم همکاری آسان‌تر می‌شود و مسئولیت‌ها و تبادل اطلاعات در میان شبکه‌های سازمان‌های مختلف ساده‌تر انجام می‌پذیرد؛ در نتیجه ارزش‌های مشترک و عمومی ایجاد می‌شود و نیازهای عموم در باب عدالت، مسئولیت‌پذیری و شایستگی برآورد می‌شود. پرسش‌های مهم در این زمینه بدین ترتیب‌ هستند:
ـ به چه چارچوبی برای اشتراک‌گذاری و تبادل مسئولیت‌های سازمان‌های مختلف در شبکه‌ها نیاز داریم؟

۱۰ـ نقش دولت در دنیای مجازی:
بازارهای فناوری جهانی، سازمان‌های مجازی، هویت‌های مجازی، خدمات و محصولات مجازی و جرائم مربوط به اینترنت رشد بسیار بالایی دارند و امروزه از اهمیت بسیاری برخوردارند. دولت می‌تواند برخی تغییرات کارآمد را در دنیای امروز ایجاد کند؛ دنیایی که مرزهای خود را از دست داده است. سوالات اساسی در این زمینه بدین قرارند:
ـ نقش، مسئولیت‌ها و محدودیت‌های دولت‌ در جهانی که مرزهای آن مجازی‌ هستند و در واقع مرز خاصی به شکل کلاسیک ندارند، چیست؟
ـ آیا نیاز به قانونگذاری خاص و منحصر به فضای مجازی داریم؟ اگر قوانین مربوط به فضای مجازی ملی باشند و محدوده‌هایی را برای خود تعریف کنند، چه کسی عهده‌دار این کار خواهد شد؟ تعاریفش بر چه اساس است؟ و آیا در کل چنین نگرشی صحیح است؟
ـ چه کسی بر اجرای قوانین بین‌المللی فضای مجازی نظارت خواهد داشت؟ چه اتفاقی خواهد افتاد اگر فقط تعداد معدودی از دولت‌ها برای پایبندی به قوانین تلاش کنند؟
ـ شهروند مجازی دقیقاً چه کسی است؟

۱۱ـ عبور از مرزها و نیاز به قابلیت‌های حکومت:
دامنه مشکلات دولت که باید با آنها مقابله کند، از نظر حجم بسیار گسترده‌ و پیچیده است: شبکه‌های اجتماعی، دغدغه‌های محیط ‌زیستی، جنبش‌های سیاسی و مسائلی از این دست دیگر محدود به موقعیت جغرافیایی منطقه‌ای نیستند و از مرزها فراتر می‌روند. دقیقاً مشخص نیست چگونه می‌توان این پدیده‌ها را به‌ درستی هدف گرفت و از قابلیت‌های آنها در داخل کشور و منطقه به‌ درستی استفاده کرد. پرسش‌های کلیدی در این مورد بدین ترتیب است:
ـ چگونه دولت می‌تواند از ارتباطات، فعالیت‌ها و خدمات سنتی پشتیبانی کند؟
ـ چه نوع پشتیبانی تکنیکی برای هدایت شبکه‌ها لازم است؟

۱۲ـ نقش دولت‌ الکترونیکی در تغییر جمعیتی ـ اجتماعی:
سیر جمعیت و پیامدهای جهانی آن (مثل توزیع ثروت، مهاجرت، جابه‌جایی و غیره) در کشورهای در حال ‌توسعه و توسعه‌یافته از مسائل مهم به شمار می‌روند. در اتحادیه اروپا تسهیل جابه‌جایی شهروندان و تجارت در بازار اروپا از اهداف استراتژیک اتحادیه اروپاست. برای اعمال این تغییرات می‌بایست بخش‌ عمومی را از نقطه‌نظرهای مختلف سیاسی و اجرایی نگریست و به پیشنهادهای موجود توجه داشت. سوالات کلیدی که در این زمینه مطرح می‌شود، از این قرار است:
ـ این جابه‌جایی‌ها چه فرصت‌هایی برای دولت‌ها فراهم می‌آورند و آنها را با چه تهدیدهایی مواجه می‌کنند؟
ـ در چنین شرایطی دقیقاً به چه نوع خدمات از جانب ICT و دولت ‌الکترونیکی نیازمندیم؟
ـ از چه راه‌حل‌هایی می‌توان استفاده کرد تا افراد مسن را در ارتباط با جهان مجازی نگه داشت و بدین ‌وسیله آنها را نیز از مزایای خدمات فناوری بهره‌مند کرد؟

۱۳ـ حفظ حریم خصوصی و داده‌های شخصی:
حریم خصوصی و هویت شخصی از جمله مهم‌ترین جنبه‌های جامعه انفورماتیک است. از سویی پتانسیل ICT جدید می‌تواند به نفع اطلاعات فردی و شخصی باشد و باعث توسعه خدمات دولت‌ها از نظر کیفیت و عملکرد شود، از سویی دیگر حفظ حریم خصوصی و اطلاعات شخصی باید به عنوان امری حیاتی در نظر گرفته شود و مورد سوءاستفاده قرار نگیرد. سوالات اساسی در این زمینه از این جمله‌اند:
ـ سیاست‌ها، پروتکل‌ها و مکانیسم‌های مدیریت مورد نیاز برای ایجاد تعادل بین استفاده موثر و کارآمد از حفظ امنیت شخصی و استفاده دولت از اطلاعات چیست؟
ـ برای اطمینان یافتن از حفظ امنیت داده‌های فردی و عدم سوءاستفاده از آن، به چه ابزارهایی نیاز است؟
ـ دولت ‌الکترونیکی بر آگاهی افراد و میزان اعتمادشان چه تاثیرهایی خواهد داشت؟